توضیحات
اگر ما غول بودیم کایرا دختری کنجکاو، چالاک و بانشاط است و با مردم قبیلهاش در دهکدهای رویایی زندگی میکند که توی دهانهی یک آتشفشان خاموش پنهان است. او و پدرش تنها کسانی هستند که اجازه دارند پایشان را از دیوارهای بلند دهانهی آتشفشان فراتر بگذارند. یک روز کایرا شایعههایی در مورد مردم عجیبوغریبی به نام «زورگیرها» میشنود و تنهایی از آتشفشان بیرون میرود تا شاید بتواند داستان خودش را ببیند و بسازد. ولی کایرا ناخواسته زورگیرها را به سمت دهکدهی مخفیاش هدایت میکند و آنها هم دار و ندار کایرا و هرچه و هرکس را که برایش عزیز است از او میگیرند. اما این پایان ماجرا نیست. این داستان خلاقانه و جذاب که در سه بخش اتفاق میافتد به موضوعاتی مثل احترام به طبیعت، دستوپنجه نرم کردن با غم و اندوهِ از دست دادن عزیزان، اهمیت و کارکرد جامعه و نیز توجه به ارزشهای فرهنگی مختلف اشاره دارد.